مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۱۷۲۴: همه جمال تو بینم چو چشم باز کنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
همه جمال تو بینم چو چشم باز کنم همه شراب تو نوشم چو لب فراز کنم حرام دارم با مردمان سخن گفتن و چون حدیث تو آید سخن دراز کنم هزار گونه بلنگم به هر رهم که برند رهی که آن به سوی تو است ترک تاز کنم اگر به دست من آید چو خضر آب حیات ز خاک کوی تو آن آب را طراز کنم ز خارخار غم تو چو خارچین گردم ز نرگس و گل صدبرگ احتراز کنم ز آفتاب و ز مهتاب بگذرد نورم چو روی خود به شهنشاه دلنواز کنم چو پر و بال برآرم ز شوق چون بهرام به مسجد فلک هفتمین نماز کنم همه سعادت بینم چو سوی نحس روم همه حقیقت گردد اگر مجاز کنم مرا و قوم مرا عاقبت شود محمود چو خویش را پی محمود خود ایاز کنم چو آفتاب شوم آتش و ز گرمی دل چو ذره ها همه را مست و عشقباز کنم پریر عشق مرا گفت من همه نازم همه نیاز شو آن لحظه ای که ناز کنم چو ناز را بگذاری همه نیاز شوی من از برای تو خود را همه نیاز کنم خموش باش زمانی بساز با خمشی که تا برای سماع تو چنگ ساز کنم مولانا بلخی