مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۱۷۲۳: نیم ز کار تو فارغ همیشه در کارم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نیم ز کار تو فارغ همیشه در کارم که لحظه لحظه تو را من عزیزتر دارم به ذات پاک من و آفتاب سلطنتم که من تو را نگذارم به لطف بردارم رخ تو را ز شعاعات خویش نور دهم سر تو را به ده انگشت مغفرت خارم هزار ابر عنایت بر آسمان رضاست اگر ببارم از آن ابر بر سرت بارم ببسته ست میان لطف من به تیمارت که دیده برکات وصال و تیمارم هزار شربت شافی به مهر می جوشد از آن شبی که بگفتی به من که بیمارم بیا به پیش که تا سرمه نوت بکشم که چشم روشن باشی به فهم اسرارم ز خاص خاص خودم لطف کی دریغ آید که از کمال کرم دستگیر اغیارم تو را که دزد گرفتم سپردمت به عوان که یافت شد به جوال تو صاع انبارم تو خیره در سبب قهر و گفت ممکن نی هزار لطف در آن بود اگر چه قهارم نه ابن یامین زان زخم یافت یوسف خویش به چشم لطف نظر کن به جمله آثارم به خلوتش همه تأویل آن بیان فرمود که من گزاف کسی را به غم نیازارم خموش کردم تا وقت خلوت تو رسد ولی مبر تو گمان بد ای گرفتارم مولانا بلخی