مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۱۷۱۷: لولیکان توییم در بگشا ای صنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
لولیکان توییم در بگشا ای صنم لولیکان را دمی بار ده ای محتشم ای تو امان جهان ای تو جهان را چو جان ای شده خندان دهان از کرمت دم به دم امن دو عالم تویی گوهر آدم تویی هین که رسید از حبش بر سر کوی حشم چون برسد کوس تو کمتر جاسوس تو گردد هر لولیی صاحب طبل و علم رایت نصرت فرست لشکر عشرت فرست تا که ز شادی ما جان نبرد هیچ غم تیغ عرب برکنیم بر سر ترکان زنیم چون لطفت برکشد بر خط لولی رقم خوف مهل در میان بانگ بزن کالامان عشرت با خوف جان راست نیاید به هم مهر برآور به جوش وز دل چنگ آن خروش پر کن از عیش گوش پر کن از می شکم تا سوی تبریز جان جانب شمس الزمان آید صافی روان گوید ای من منم مولانا بلخی