مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۱۶۹۲: یا رب چه یار دارم شیرین شکار دارم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یا رب چه یار دارم شیرین شکار دارم در سینه از نی او صد مرغزار دارم قاصد به خشم آید چون سوی من گراید گوید کجا گریزی من با تو کار دارم من دوش ماه نو را پرسیدم از مه خود گفتا پیش دوانم پا در غبار دارم خورشید چون برآمد گفتم چه زردرویی گفتا ز شرم رویش رنگ نضار دارم ای آب در سجودی بر روی و سر دوانی گفتا که از فسونش رفتار مار دارم ای میرداد آتش پیچان چنین چرایی گفتا ز برق رویش دل بی قرار دارم ای باد پیک عالم تو دل سبک چرایی گفتا بسوزد این دل گر اختیار دارم ای خاک در چه فکری خاموشی و مراقب گفتا که در درونه باغ و بهار دارم بگذر از این عناصر ما را خداست ناصر در سر خمار دارم در کف عقار دارم گر خواب ما ببستی بازست راه مستی می دردهد دودستی چون دستیار دارم خاموش باش تا دل بی این زبان بگوید چون گفت دل نیوشم زین گفت عار دارم مولانا بلخی