مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۱۶۸۰: من اگر پرغم اگر شادانم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
من اگر پرغم اگر شادانم عاشق دولت آن سلطانم تا که خاک قدمش تاج من است اگرم تاج دهی نستانم تا لب قند خوشش پندم داد قند روید بن هر دندانم گلم ار چند که خارم در پاست یوسفم گر چه در این زندانم هر کی یعقوب من است او را من مونس زاویه احزانم در وصال شب او همچو نیم قند می نوشم و در افغانم پای من گر چه در این گل مانده ست نه که من سرو چنین بستانم ز جهان گر پنهانم چه عجب که نهان باشد جان من جانم گر چه پرخارم سر تا به قدم کوری خار چو گل خندانم بوده ام مؤمن توحید کنون مؤمنان را پس از این ایمانم سایه شخصم و اندازه او قامتش چند بود چندانم هر کی او سایه ندارد چو فلک او بداند که ز خورشیدانم قیمتم نبود هر چند زرم که به بازار نیم در کانم من درون دل این سنگ دلان چون زر و خاک به کان یک سانم چونک از کان جهان بازرهم زان سوی کون و مکان من دانم مولانا بلخی