مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۱۶۳۹: ای خوشا روز که پیش چو تو سلطان میرم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای خوشا روز که پیش چو تو سلطان میرم پیش کان شکر تو شکرافشان میرم صد هزاران گل صدبرگ ز خاکم روید چونک در سایه آن سرو گلستان میرم ای بسا دست که خایند حریصان حیات چونک در پای تو من دست فشانان میرم شربت مرگ چو اندر قدح من ریزی بر قدح بوسه دهم مست و خرامان میرم چون به بوی خوش یک سیب تو موسی جان داد پس عجب نیست کز آسیب تو چون جان میرم چون خزان از خبر مرگ اگر زرد شوم چون بهار از لب خندان تو خندان میرم بارها مردم من وز دم تو زنده شدم گر بمیرم ز تو صد بار بدان سان میرم من پراکنده بدم خاک بدم جمع شدم پیش جمع تو نشاید که پریشان میرم همچو فرزند که اندر بر مادر میرد در بر رحمت و بخشایش رحمان میرم چه حدیث است کجا مرگ بود عاشق را این محالت که در چشمه حیوان میرم شمس تبریز کسانی که به تو زنده نیند سوی تو زنده شوم از سوی ایشان میرم مولانا بلخی