مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۱۶۰۷: ز فلک قوت بگیرم دهن از لوت ببندم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز فلک قوت بگیرم دهن از لوت ببندم شکم ار زار بگرید من عیار بخندم مثل بلبل مستم قفس خویش شکستم سوی بالا بپریدم که من از چرخ بلندم نه چنان مست و خرابم که خورد آتش و آبم همگی غرق جنونم همگی سلسله مندم کله ار رفت بر او گو نه کلم سلسله مویم خر اگر مرد بر او گو که بر این پشت سمندم همه پرباد از آنم که منم نای و تو نایی چو تویی خویش من ای جان پی این خویش پسندم ز پی قند و نبات تو بسی طبله شکستم ز پی آب حیات تو بسی جوی بکندم چو تویی روح جهان را جهت چشم بدان را اگرم پاک بسوزی سزد ایرا که سپندم اگر از سوز چو عودم وگر از ساز چو عیدم نه از آن عید بخندم نه از این عود برندم سر سودای تو دارم سر اندیشه نخارم خبرم نیست که چونم نظرم نیست که چندم ترشی نیست در آن خد ترش او کرد به قاصد که اگر روترشم من نه همان شهدم و قندم چو دلم مست تو باشد همه جان هاست غلامم وگر از دست تو آید نکند زهر گزندم طرف سدره جان را تو فروکش به کفم نه سوی آن قلعه عالی تو برانداز کمندم نه بر این دخل بچفسم نه از این چرخ بترسم چو فزون خرج کنم من نه فزون دخل دهندم مولانا بلخی