مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۱۶۰۶: هله دوشت یله کردم شب دوشت یله کردم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هله دوشت یله کردم شب دوشت یله کردم دغل و عشوه که دادی به دل پاک بخوردم بده امشب هم از آنم نخورم عشوه من امشب تو گر از عهد بگردی من از آن عهد نگردم چو همه نور و ضیایی به دل و دیده درآیی به دم گرم بپرسی چو شنیدی دم سردم نفسی شاخ نباتم نفسی پیش تو ماتم چه کنم چاره چه دارم به کفت مهره نردم چو روی مست و پیاده قدمت را همه فرشم چو روی راه سواره ز پی اسب تو گردم مکن ای جان همه ساله تو به فردام حواله تو مرا گول گرفتی که سلیمم سره مردم خود اگر گول و سلیمم تو روا داری و شاید که دل سنگ بسوزد چو شود واقف دردم به خدا کت نگذارم کم از این نیز نباشد که نهی چهره سرخت نفسی بر رخ زردم وگر از لطف درآیی که بر این هم بفزایی به یکی بوسه ز شادی دو جهان را بنوردم فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن تو گمان داشتی ای جان که مگر رفتم و مردم مولانا بلخی