مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۱۵۴۲: چنان مستم چنان مستم من این دم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چنان مستم چنان مستم من این دم که حوا را بنشناسم ز آدم ز شور من بشوریده ست دریا ز سرمستی من مست است عالم زهی سر ده که سر ببریده جلاد که تا دنیا نبیند هیچ ماتم حلال اندر حلال اندر حلال است می خنب خدا نبود محرم از این باده جوان گر خورده بودی نبودی پشت پیر چرخ را خم زمین ار خورده بودی فارغستی از آن که ابر تر بارد بر او نم دل بی عقل شرح این بگفتی اگر بودی به عالم نیم محرم ز آب و گل برون بردی شما را اگر بودی شما را پای محکم مولانا بلخی