مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۱۵۳۷: چرا شاید چو ما شه زادگانیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چرا شاید چو ما شه زادگانیم که جز صورت ز یک دیگر ندانیم چو مرغ خانه تا کی دانه چینیم چه شد دریا چو ما مرغابیانیم برو ای مرغ خانه تو چه دانی که ما مرغان در آن دریا چه سانیم مزن بر عاشقان عشق تشنیع تو را چه کاین چنینیم و چنانیم چنینیم و چنان و هر چه هستیم اسیر دام عشق بی امانیم چرا از جهل بر ما می دوانی نه گردون را چنین ما می دوانیم عجب نبود اگر ما را بخایند که آتش دیده و پخته چو نانیم وگر چون گرگ ما را می درانند چه چاره چون به حکم آن شبانیم چو چرخ اندر زبان ها اوفتادیم چو چرخ بی گناه و بی زبانیم حریف کهرباییم ار چو کاهیم نه در زندان چو کاه کاهدانیم نتاند باد کاه ما ربودن که ما زان کهربا اندر امانیم تو را باد و دم شهوت رباید نه ما که کهربای عقل و جانیم خمش کن کاه و کوه و کهربا چیست که آنچ از فهم بیرون است آنیم مولانا بلخی