مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۱۵۱۵: چه نزدیک است جان تو به جانم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چه نزدیک است جان تو به جانم که هر چیزی که اندیشی بدانم از این نزدیکتر دارم نشانی بیا نزدیک و بنگر در نشانم به درویشی بیا اندر میانه مکن شوخی مگو کاندر میانم میان خانه ات همچون ستونم ز بامت سرفرو چون ناودانم منم همراز تو در حشر و در نشر نه چون یاران دنیا میزبانم میان بزم تو گردان چو خمرم گه رزم تو سابق چون سنانم اگر چون برق مردن پیشه سازم چو برق خوبی تو بی زبانم همیشه سرخوشم فرقی نباشد اگر من جان دهم یا جان ستانم به تو گر جان دهم باشد تجارت که بدهی به هر جانی صد جهانم در این خانه هزاران مرده بیش اند تو بنشسته که اینک خان و مانم یکی کف خاک گوید زلف بودم یکی کف خاک گوید استخوانم شوی حیران و ناگه عشق آید که پیشم آ که زنده جاودانم بکش در بر بر سیمین ما را که از خویشت همین دم وارهانم خمش کن خسروا هم گو ز شیرین ز شیرینی همی سوزد دهانم مولانا بلخی