مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۱۵۰۵: یکی مطرب همیخواهم در این دم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یکی مطرب همی خواهم در این دم که نشناسد ز مستی زیر از بم حریفی نیز خواهم غمگساری ز بی خویشی نداند شادی از غم همه اجزای او مستی گرفته مبدل گشته از اولاد آدم مسلمانی منور گشته از وی مسلم گشته از هستی مسلم چو با نه کس بیاید بشمری ده ده تو نه بود از ده یکی کم خدایا نوبتی مست بفرست که ما از می دهل کردیم اشکم دهل کوبان برون آییم از خویش که ما را عزم ساقی شد مصمم دهلزن گر نباشد عید عید است جهان پرعید شد والله اعلم پراکنده بخواهم گفت امروز چه گوید مرد درهم جز که درهم مگر ساقی بینداید دهانم از آن جام و از آن رطل دمادم مرادم کیست زین ها شمس تبریز ازیرا شمس آمد جان عالم مولانا بلخی