مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۱۴۹۶: چه دیدم خواب شب کامروز مستم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چه دیدم خواب شب کامروز مستم چو مجنونان ز بند عقل جستم به بیداری مگر من خواب بینم که خوابم نیست تا این درد هستم مگر من صورت عشق حقیقی بدیدم خواب کو را می پرستم بیا ای عشق کاندر تن چو جانی به اقبالت ز حبس تن برستم مرا گفتی بدر پرده دریدم مرا گفتی قدح بشکن شکستم مرا گفتی ببر از جمله یاران بکندم از همه دل در تو بستم مرا دل خسته کردی جرمم این بود که از مژگان خیالت را بجستم ببر جان مرا تا در پناهت دو دستک می زنم کز جان بسستم چه عالم هاست در هر تار مویت بیفشان زلف کز عالم گسستم که در هفتم زمین با تو بلندم که در هفتم فلک بی روت پستم مولانا بلخی