مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۱۴۷۸: المنه لله که ز پیکار رهیدیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
المنه لله که ز پیکار رهیدیم زین وادی خم در خم پرخار رهیدیم زین جان پر از وهم کژاندیشه گذشتیم زین چرخ پر از مکر جگرخوار رهیدیم دکان حریصان به دغل رخت همه برد دکان بشکستیم و از آن کار رهیدیم در سایه آن گلشن اقبال بخفتیم وز غرقه آن قلزم زخار رهیدیم بی اسب همه فارس و بی می همه مستیم از ساغر و از منت خمار رهیدیم ما توبه شکستیم و ببستیم دو صد بار دیدیم مه توبه به یک بار رهیدیم زان عیسی عشاق و ز افسون مسیحش از علت و قاروره و بیمار رهیدیم چون شاهد مشهور بیاراست جهان را از شاهد و از برده بلغار رهیدیم ای سال چه سالی تو که از طالع خوبت ز افسانه پار و غم پیرار رهیدیم در عشق ز سه روزه وز چله گذشتیم مذکور چو پیش آمد از اذکار رهیدیم خاموش کز این عشق و از این علم لدنیش از مدرسه و کاغذ و تکرار رهیدیم خاموش کز این کان و از این گنج الهی از مکسبه و کیسه و بازار رهیدیم هین ختم بر این کن که چو خورشید برآمد از حارس و از دزد و شب تار رهیدیم مولانا بلخی