مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۱۴۵۱: گر تو بنمی خسپی بنشین تو که من خفتم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر تو بنمی خسپی بنشین تو که من خفتم تو قصه خود می گو من قصه خود گفتم بس کردم از دستان زیرا مثل مستان از خواب به هر سویی می جنبم و می افتم من تشنه آن یارم گر خفته و بیدارم با نقش خیال او همراهم و هم جفتم چون صورت آیینه من تابع آن رویم زان رو صفت او را بنمودم و بنهفتم آن دم که بخندید او من نیز بخندیدم وان دم که برآشفت او من نیز برآشفتم باقیش بگو تو هم زیرا که ز بحر توست درهای معانی که در رشته دم سفتم مولانا بلخی