مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۱۴۴۵: من دلق گرو کردم عریان خراباتم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
من دلق گرو کردم عریان خراباتم خوردم همه رخت خود مهمان خراباتم ای مطرب زیبارو دستی بزن و برگو تو آن مناجاتی من آن خراباتم خواهی که مرا بینی ای بسته نقش تن جان را نتوان دیدن من جان خراباتم نی مرد شکم خوارم نی درد شکم دارم زین مایده بیزارم بر خوان خراباتم من همدم سلطانم حقا که سلیمانم کلی همه ایمانم ایمان خراباتم با عشق در این پستی کردم طرب و مستی گفتم چه کسی گفتا سلطان خراباتم هر جا که همی باشم همکاسه اوباشم هر گوشه که می گردم گردان خراباتم گویی بنما معنی برهان چنین دعوی روشنتر از این برهان برهان خراباتم گر رفت زر و سیمم با سینه سیمینم ور بی سر و سامانم سامان خراباتم ای ساقی جان جانی شمع دل ویرانی ویران دلم را بین ویران خراباتم گویی که تو را شیطان افکند در این ویران خوبی ملک دارد شیطان خراباتم هر گه که خمش باشم من خم خراباتم هر گه که سخن گویم دربان خراباتم مولانا بلخی