مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۱۴۲۳: تو تا دوری ز من جانا چنین بیجان همیگردم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تو تا دوری ز من جانا چنین بی جان همی گردم چو در چرخم درآوردی به گردت زان همی گردم چو باغ وصل خوش بویم چو آب صاف در جویم چو احسان است هر سویم در این احسان همی گردم مرا افتاد کار خوش زهی کار و شکار خوش چو باد نوبهار خوش در این بستان همی گردم چه جای باغ و بستانش که نفروشم به صد جانش شدم من گوی میدانش در این میدان همی گردم کسی باشد ملول ای جان که او نبود قبول ای جان منم آل رسول ای جان پس سلطان همی گردم تو را گویم چرا مستم ز لعلش بوی بردستم کلند عشق در دستم به گرد کان همی گردم منم از کیمیای جان چه جای دل چه جای جان نه چون تو آسیای نان که گرد نان همی گردم قدح وارم در این دوران میان حلقه مستان ز دست این به دست آن بدین دستان همی گردم مولانا بلخی