مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۱۴۱۳: کشید این دل گریبانم به سوی کوی آن یارم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کشید این دل گریبانم به سوی کوی آن یارم در آن کویی که می خوردم گرو شد کفش و دستارم ز عقل خود چو رفتم من سر زلفش گرفتم من کنون در حلقه زلفش گرفتارم گرفتارم چو هر دم می فزون باشد ببین حالم که چون باشد چنان می های صدساله چنین عقلی که من دارم بگوید در چنان مستی نهان کن سر ز من رستی مسلمانان در آن حالت چه پنهان ماند اسرارم مرا می گوید آن دلبر که از عاشق فنا خوشتر نگارا چند بشتابی نه آخر اندر این کارم چو ابر نوبهاری من چه خوش گریان و خندانم از آن می های کاری من چه خوش بی هوش هشیارم چو عنقا کوه قافی را تو پران بینی از عشقش اگر آن که خبر یابد ز لعل یار عیارم منم چو آسمان دوتو ز عشق شمس تبریزی بزن تو زخمه آهسته که تا برنسکلد تارم مولانا بلخی