مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف س تا ل
غزل شمارهٔ ۱۳۶۱: عمرک یا واحدا فی درجات الکمال
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عمرک یا واحدا فی درجات الکمال قد نزل الهم بی یا سندی قم تعال چند از این قیل و قال عشق پرست و ببال تا تو بمانی چو عشق در دو جهان بی زوال یا فرجی مونسی یا قمر المجلس وجهک بدر تمام ریقک خمر حلال چند کشی بار هجر غصه و تیمار هجر خاصه که منقار هجر کند تو را پر و بال روحک بحر الوفا لونک لمع الصفا عمرک لو لا التقی قلت ایا ذا الجلال آه ز نفس فضول آه ز ضعف عقول آه ز یار ملول چند نماید ملال تطرب قلب الوری تسکرهم بالهوی تدرک ما لا یری انت لطیف الخیال آنک همی خوانمش عجز نمی دانمش تا که بترسانمش از ستم و از وبال تدخل ارواحهم تسکر اشباحهم تجلسهم مجلسا فیه کؤوس ثقال جمله سؤال و جواب زوست و منم چون رباب می زندم او شتاب زخمه که یعنی بنال تصلح میزاننا تحسن الحاننا تذهب احزاننا انت شدید المحال یک دم آواز مات یک دم بانگ نجات می زند آن خوش صفات بر من و بر وصف حال مولانا بلخی