مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف س تا ل
غزل شمارهٔ ۱۳۴۴: شتران مست شدستند ببین رقص جمل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شتران مست شدستند ببین رقص جمل ز اشتر مست که جوید ادب و علم و عمل علم ما داده او و ره ما جاده او گرمی ما دم گرمش نه ز خورشید حمل دم او جان دهدت روز نفخت بپذیر کار او کن فیکون ست نه موقوف علل ما در این ره همه نسرین و قرنفل کوبیم ما نه زان اشتر عامیم که کوبیم وحل شتران وحلی بسته این آب و گلند پیش جان و دل ما آب و گلی را چه محل ناقه الله بزاده به دعای صالح جهت معجزه دین ز کمرگاه جبل هان و هان ناقه حقیم تعرض مکنید تا نبرد سرتان را سر شمشیر اجل سوی مشرق نرویم و سوی مغرب نرویم تا ابد گام زنان جانب خورشید ازل هله بنشین تو بجنبان سر و می گوی بلی شمس تبریز نماید به تو اسرار غزل مولانا بلخی