مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف س تا ل
غزل شمارهٔ ۱۲۹۸: امروز روز شادی و امسال سال لاغ
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
امروز روز شادی و امسال سال لاغ نیکوست حال ما که نکو باد حال باغ آمد بهار و گفت به نرگس به خنده گل چشم من و تو روشن بی روی زشت زاغ گل نقل بلبلان و شکر نقل طوطیان سبزه ست و لاله زار و چمن کوری کلاغ با سیب انار گفت که شفتالویی بده گفت این هوس پزند همه منبلان راغ شفتالوی مسیح به جان می توان خرید جانی نه کز دلست ترقیش نه از دماغ باغ و بهار هست رسول بهشت غیب بشنو که بر رسول نباشد به جز بلاغ در آفتاب فضل گشا پر و بال نو کز پیش آفتاب برفتست میغ و ماغ چندان شراب ریخت کنون ساقی ربیع مستسقیان خاک از این فیض کرده کاغ خورشید ما مقیم حمل در بهار جان فارغ ز بهمنست و ز کانون زهی مساغ سر همچنین بجنبان یعنی سر مرا خاریدن آرزوست ندارم بدو فراغ امروز پایدار که برپاست ساقیی کبست خاک را و فلک را دو صد چراغ گه آب می نماید و گه آتشی کز او دل داغ داغ بود و رهانیده شد ز داغ غم چیغ چیغ کرد چو در چنگ گربه موش گو چیغ چیغ می کن و گو چاغ چاغ چاغ آتش بزن به چرخه و پنبه دگر مریس گردن چو دوک گشت این حرف چون پناغ مولانا بلخی