مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف س تا ل
غزل شمارهٔ ۱۲۶۶: روحیست بینشان و ما غرقه در نشانش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
روحیست بی نشان و ما غرقه در نشانش روحیست بی مکان و سر تا قدم مکانش خواهی که تا بیابی یک لحظه ای مجویش خواهی که تا بدانی یک لحظه ای مدانش چون در نهانش جویی دوری ز آشکارش چون آشکار جویی محجوبی از نهانش چون ز آشکار و پنهان بیرون شدی به برهان پاها دراز کن خوش می خسب در امانش چون تو ز ره بمانی جانی روانه گردد وانگه چه رحمت آید از جان و از روانش ای حبس کرده جان را تا کی کشی عنان را درتاز درجهانش اما نه در جهانش بی حرص کوب پایی از کوری حسد را زیرا حسد نگوید از حرص ترجمانش آخر ز بهر دو نان تا کی دوی چو دونان و آخر ز بهر سه نان تا کی خوری سنانش مولانا بلخی