مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف س تا ل
غزل شمارهٔ ۱۲۵۷: چون تو شادی بنده گو غمخوار باش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون تو شادی بنده گو غمخوار باش تو عزیزی صد چو ما گو خوار باش کار تو باید که باشد بر مراد کارهای عاشقان گو زار باش شاه منصوری و ملکت آن توست بنده چون منصور گو بر دار باش اشتر مستم نجویم نسترن نوشخوارم در رهت گو خار باش نشنوم من هیچ جز پیغام او هر چه خواهی گفت گو اسرار باش ای دل آن جایی تو باری که ویست از جمال یار برخوردار باش او طبیبست و به بیماران رود ای تن وامانده تو بیمار باش بر امید یار غار خلوتی ثانی اثنین برو در غار باش بر امید داد و ایثار بهار مهرها می کار و در ایثار باش خرمنا بر طمع ماه بانمک گم شو از دزد و در آن انبار باش بهر نطق یار خوش گفتار خویش لب ببند از گفت و کم گفتار باش مولانا بلخی