مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف س تا ل
غزل شمارهٔ ۱۲۲۹: زلفی که به جان ارزد هر تار بشوریدش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زلفی که به جان ارزد هر تار بشوریدش بس مشک نهان دارد زنهار بشوریدش در شام دو زلف او صد صبح نهان بیشست هر لحظه و هر ساعت صد بار بشوریدش آن دولت عالم را وان جنت خرم را کز وی شکفد در جان گلزار بشوریدش آن باده همی جوشد وز خلق همی پوشد تا روی شود از وی خمار بشوریدش چشم و دل مریم شد روشن از آن خرما نخلیست از آن خرما پربار بشوریدش گم گشت دل مسکین اندر خم زلف او باشد که بدید آید بسیار بشوریدش شمس الحق تبریزی در عشق مسیح آمد هر کس که از او دارد زنار بشوریدش مولانا بلخی