مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف (د)
غزل شمارهٔ ۱۰۰۵: هر که ز عشاق گریزان شود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر که ز عشاق گریزان شود بار دگر خواجه پشیمان شود والله منت همه بر جان اوست هر که سوی چشمه حیوان شود هر که سبوی تو کشد عاقبت در حرم عشرت سلطان شود تنگ بود حوصله آدمی از تو چو دریای و چو عمان شود رو به دل اهل دلی جای گیر قطره به دریا در و مرجان شود جنبش هر ذره به اصل خودست هر چه بود میل کسی آن شود کافر صدساله چو بیند تو را سجده کند زود مسلمان شود جان و دل از جذبه میل و هوس همصفت دلبر و جانان شود خار که سرتیز ره عاشق است عاقبت امر گلستان شود ناطقه را بند کن و جمع باش گر نه ضمیر تو پریشان شود مولانا بلخی