مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف (د)
غزل شمارهٔ ۹۸۲: یوسف آخرزمان خرامان شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یوسف آخرزمان خرامان شد شکر و شهد مصر ارزان شد لعل عرشی تو چو رو بنمود تن کی باشد که سنگ ها جان شد تخته بند فراق تخت نشست تاج بر سر که چیست خاقان شد عشق مهمان بس شگرف آمد خانه ها خرد بود ویران شد پر و بال از جلال حق رویید قفس و مرغ و بیضه پران شد بادلان خیره گشته کاین دل کو بی دلان بی خبر که دل آن شد پای می کوب و عیش از سر گیر به سر من مگو که پایان شد زر چو درباخت خواجه صراف صرفه او برد زانک در کان شد شمس تبریز نردبانی ساخت بام گردون برآ که آسان شد مولانا بلخی