مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف (د)
غزل شمارهٔ ۹۶۴: گفتم که ای جان خود جان چه باشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گفتم که ای جان خود جان چه باشد ای درد و درمان درمان چه باشد خواهم که سازم صد جان و دل را پیش تو قربان قربان چه باشد ای نور رویت ای بوی کویت اسرار ایمان ایمان چه باشد گفتی گزیدی بر ما دکانی بر بی گناهی بهتان چه باشد اقبال پیشت سجده کنانست ای بخت خندان خندان چه باشد بگشای ای جان در بر ضعیفان بر رغم دربان دربان چه باشد فرمود صوفی که آن نداری باری بپرسش که آن چه باشد با حسن رویت احسان کی جوید خود پیش حسنت احسان چه باشد تو شیری و ما انبان حیله در پیش شیران انبان چه باشد بردار پرده از پیش دیده کوری شیطان شیطان چه باشد بس خلق هستند کز دوست مستند هرگز ندانند که نان چه باشد مولانا بلخی