مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف (د)
غزل شمارهٔ ۹۵۰: سپاس آن عدمی را که هست ما بربود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سپاس آن عدمی را که هست ما بربود ز عشق آن عدم آمد جهان جان به وجود به هر کجا عدم آید وجود کم گردد زهی عدم که چو آمد از او وجود فزود به سال ها بربودم من از عدم هستی عدم به یک نظر آن جمله را ز من بربود رهد ز خویش و ز پیش و ز جان مرگ اندیش رهد ز خوف و رجا و رهد ز باد و ز بود که وجود چو کاهست پیش باد عدم کدام کوه که او را عدم چو که نربود وجود چیست و عدم چیست کاه و که چه بود شه ای عبارت از در برون ز بام فرود مولانا بلخی