مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف (د)
غزل شمارهٔ ۹۲۶: حبیب کعبه جانست اگر نمیدانید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
حبیب کعبه جانست اگر نمی دانید به هر طرف که بگردید رو بگردانید که جان ویست به عالم اگر شما جسمید که جان جمله جان هاست اگر شما جانید ندا برآمد امشب که جان کیست فدا بجست جان من از جا که نقد بستانید هزار نکته نبشتست عشق بر رویم ز حال دل چو شما عاشقید برخوانید چه ساغرست که هر دم به عاشقان آید شما کشید چنین ساغری که مردانید که عشق باغ و تماشاست اگر ملول شوید هواش مرکب تازیست اگر فرومانید چو آب و نان همه ماهیان ز بحر بود چو ماهیید چرا عاشق لب نانید قرابه ایست پر از رنج و نام او جسمست به سنگ بربزنید و تمام برهانید چو مرغ در قفسم بهر شمس تبریزی ز دشمنی قفسم بشکنید و بدرانید مولانا بلخی