مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف (د)
غزل شمارهٔ ۹۲۴: به روحهای مقدس ز من سلام برید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به روح های مقدس ز من سلام برید به عاشقان مقدم ز من پیام برید به روز وصل چو برقم شب فراق چو ابر از این دو حال مشوش بگو کدام برید خدای خصم شما گر به پیش آن خورشید ز ماه و شمع و ستاره و چراغ نام برید سیاه کاسه شوی ار ز مطبخ عشقش به سوی خوان کرم دیگ های خام برید نشان دهم که شما آتش از کجا آرید ز برق نعل شهنشاه خوش خرام برید ولیک مرکب تندست هان و هان زنهار نه زین هلد نه لگام ار شما لگام برید حیات یابد آن جا را اگر چه مرده برید حلال گردد آن جا اگر حرام برید هزار بند چو عشقش ز پای جان بگشاد مرا دو دست گرفته به آن مقام برید ز لوح عشق نبشتیم این غزل ها را به شمس مفخر تبریز از این غلام برید مولانا بلخی