مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف (د)
غزل شمارهٔ ۹۱۲: نگفتمت مرو آن جا که مبتلات کنند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نگفتمت مرو آن جا که مبتلات کنند که سخت دست درازند بسته پات کنند نگفتمت که بدان سوی دام در دامست چو درفتادی در دام کی رهات کنند نگفتمت به خرابات طرفه مستانند که عقل را هدف تیر ترهات کنند چو تو سلیم دلی را چو لقمه بربایند به هر پیاده شهی را به طرح مات کنند بسی مثال خمیرت دراز و گرد کنند کهت کنند و دو صد بار کهربات کنند تو مرد دل تنکی پیش آن جگرخواران اگر روی چو جگربند شوربات کنند تو اعتماد مکن بر کمال و دانش خویش که کوه قاف شوی زود در هوات کنند هزار مرغ عجب از گل تو برسازند چو ز آب و گل گذری تا دگر چه هات کنند برون کشندت از این تن چنان که پنبه ز پوست مثال شخص خیالیت بی جهات کنند چو در کشاکش احکام راضیت یابند ز رنج ها برهانند و مرتضات کنند خموش باش که این کودنان پست سخن حشیشی اند و همین لحظه ژاژخات کنند مولانا بلخی