مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف (د)
غزل شمارهٔ ۸۲۳: عمر بر اومید فردا میرود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عمر بر اومید فردا می رود غافلانه سوی غوغا می رود روزگار خویش را امروز دان بنگرش تا در چه سودا می رود گه به کیسه گه به کاسه عمر رفت هر نفس از کیسه ما می رود مرگ یک یک می برد وز هیبتش عاقلان را رنگ و سیما می رود مرگ در ره ایستاده منتظر خواجه بر عزم تماشا می رود مرگ از خاطر به ما نزدیکتر خاطر غافل کجاها می رود تن مپرور زانک قربانیست تن دل بپرور دل به بالا می رود چرب و شیرین کم ده این مردار را زانک تن پرورد رسوا می رود چرب و شیرین ده ز حکمت روح را تا قوی گردد که آن جا می رود حکمتت از شه صلاح الدین رسد آنک چون خورشید یکتا می رود مولانا بلخی