مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف (د)
غزل شمارهٔ ۸۲۱: خنده از لطفت حکایت میکند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خنده از لطفت حکایت می کند ناله از قهرت شکایت می کند این دو پیغام مخالف در جهان از یکی دلبر روایت می کند غافلی را لطف بفریبد چنان قهر نندیشد جنایت می کند وان یکی را قهر نومیدی دهد یأس کلی را رعایت می کند عشق مانند شفیعی مشفقی این دو گمره را حمایت می کند شکرها داریم زین عشق ای خدا لطف های بی نهایت می کند هر چه ما در شکر تقصیری کنیم عشق کفران را کفایت می کند کوثر است این عشق یا آب حیات عمر را بی حد و غایت می کند در میان مجرم و حق چون رسول بس دوادو بس سعایت می کند بس کن آیت آیت این را برمخوان عشق خود تفسیر آیت می کند مولانا بلخی