مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف (د)
غزل شمارهٔ ۷۸۹: از دلم صورت آن خوب ختن مینرود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از دلم صورت آن خوب ختن می نرود چاشنی شکر او ز دهن می نرود بالله ار شور کنم هر نفسی عیب مگیر گر برفت از دل تو از دل من می نرود همه مرغان ز چمن هر طرفی می پرند بلبل بی دل یک دم ز چمن می نرود جان پروانه مسکین که مقیم لگنست تن او تا به نسوزد ز لگن می نرود بوالحسن گفت حسن را که از این خانه برو بوالحسن نیز درافتاد و حسن می نرود رسن دوست چو در حلق دلم افتادست لاجرم چنبر دل جز به رسن می نرود مرغ جان از قفس قالب من سیر شدست وز امید نظر دوست ز تن می نرود مولانا بلخی