مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف (د)
غزل شمارهٔ ۷۸۰: بر سر آتش تو سوختم و دود نکرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بر سر آتش تو سوختم و دود نکرد آب بر آتش تو ریختم و سود نکرد آزمودم دل خود را به هزاران شیوه هیچ چیزش به جز از وصل تو خشنود نکرد آنچ از عشق کشید این دل من که نکشید و آنچ در آتش کرد این دل من عود نکرد گفتم این بنده نه در عشق گرو کرد دلی گفت دلبر که بلی کرد ولی زود نکرد آه دیدی که چه کردست مرا آن تقصیر آنچ پشه به دماغ و سر نمرود نکرد گر چه آن لعل لبت عیسی رنجورانست دل رنجور مرا چاره بهبود نکرد جانم از غمزه تیرافکن تو خسته نشد زانک جز زلف خوشت را زره و خود نکرد نمک و حسن جمال تو که رشک چمن است در جهان جز جگر بنده نمکسود نکرد هین خمش باش که گنجیست غم یار ولیک وصف آن گنج جز این روی زراندود نکرد مولانا بلخی