مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف (د)
غزل شمارهٔ ۷۴۷: ای طربناکان ز مطرب التماس میکنید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای طربناکان ز مطرب التماس می کنید سوی عشرت ها روید و میل بانگ نی کنید شهسوار اسب شادی ها شوید ای مقبلان اسب غم را در قدم های طرب ها پی کنید زان می صافی ز خم وحدتش ای باخودان عقل و هوش و عاقبت بینی همه لاشیء کنید نوبهاری هست با صد رنگ گلزار و چمن ترک سرد و خشک و ادباری ماه دی کنید کشتگان خواهید دیدن سربریده جوق جوق ایها العشاق مرتدید اگر هی هی کنید سوی چینست آن بت چینی که طالب گشته اید این چه عقلست این که هر دم قصد راه ری کنید در خرابات بقا اندر سماع گوش جان ترک تکرار حروف ابجد و حطی کنید از شراب صرف باقی کاسه سر پر کنید فرش عقل و عاقلی از بهر لله طی کنید از صفات باخودی بیرون شوید ای عاشقان خویشتن را محو دیدار جمال حی کنید با شه تبریز شمس الدین خداوند شهان جان فدا دارید و تن قربان ز بهر وی کنید مولانا بلخی