مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف (د)
غزل شمارهٔ ۷۳۹: قند بگشا ای صنم تا عیش را شیرین کند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
قند بگشا ای صنم تا عیش را شیرین کند هین که آمد دود غم تا خلق را غمگین کند ای تو رنگ عافیت زیرا که ماه از خاصیت سنگ ها را لعل سازد میوه را رنگین کند پرده بردار ای قمر پنهان مکن تنگ شکر تا بر سیمین تو احوال ما زرین کند عشق تو حیران کند دیدار تو خندان کند زانک دریا آن کند زیرا که گوهر این کند از میان دل صبوحی کآفتابت تیغ زد گردن جان را بزن گر چرخ را تمکین کند چشم تو در چشم ها ریزد شرابی کز صفا زان سوی هفتاد پرده دیده را ره بین کند گر شبی خلوت کنی گویم من اندر گوش تو لطف هایی را که با ما شه صلاح الدین کند مولانا بلخی