مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف (د)
غزل شمارهٔ ۷۳۷: نام آن کس بر که مرده از جمالش زنده شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نام آن کس بر که مرده از جمالش زنده شد گریه های جمله عالم در وصالش خنده شد یاد آن کس کن که چون خوبی او رویی نمود حسن های جمله عالم حسن او را بنده شد جمله آب زندگانی زیر تختش می رود هر کی خورد از آب جویش تا ابد پاینده شد یک شبی خورشید پایه تخت او را بوسه داد لاجرم بر چرخ گردون تا ابد تابنده شد زندگی عاشقانش جمله در افکندگیست خاک طامع بهر این در زیر پا افکنده شد آهوان را بوی مشک از طره اش بر ناف زد تا مشام شیر صید مرج ها غرنده شد بال و پر وهم عاشق ز آتش دل چون بسوخت همچو خورشید و قمر بی بال و پر پرنده شد ای خنک جانی که لطف شمس تبریزی بیافت برگذشت از نه فلک بر لامکان باشنده شد مولانا بلخی