مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف (د)
غزل شمارهٔ ۷۰۵: ای کز تو همه جفا وفا شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای کز تو همه جفا وفا شد آن عهد و وفای تو کجا شد با روی تو سور شد عزاها بی روی تو سورها عزا شد شد بی قدمت سرا خرابه باز از تو خرابه ها سرا شد از دعوت تو فنا شود هست وز هجر تو هست ها فنا شد ای کشته مرا به جرم آنک از من راضی به جان چرا شد آن تخم عطای تست در جان کو را کف دست باسخا شد اعنات مهیجست جان را ور نی ز چه روی جان گدا شد گر عاشق داد نیست جودت پس جان ز چه عاشق دعا شد زد پرتو ساقییت بر ابر کز عکس تو ابرها سقا شد زد عکس صبوری تو بر کوه تسکین زمین و متکا شد زد عکس بلندی تو بر چرخ معنی تو صورت سما شد از حسن تو خاک هم خبر یافت شد یوسف خوب و دلربا شد از گفت بدار چنگ کز وی بی گفت تو فهم بانوا شد مولانا بلخی