مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف (د)
غزل شمارهٔ ۶۹۶: بیچاره کسی که زر ندارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیچاره کسی که زر ندارد وز معدن زر خبر ندارد بیچاره دلی که ماند بی تو طوطیست ولی شکر ندارد دارد هنر و هزار دولت افسوس که آن دگر ندارد می گوید دست جام بخشش ما بدهیمش اگر ندارد بر وی ریزییم آب حیوان گر آب بر آن جگر ندارد بی برگان را دهیم برگی زان برگ که شاخ تر ندارد آن ها که ز ما خبر ندارند گویند دعا اثر ندارد نزدیک آمد که دیده بخشیم آن را که به ما نظر ندارد خاموش که مشکلات جان را جز دست خدای برندارد مولانا بلخی