مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف (د)
غزل شمارهٔ ۶۹۳: جانی که ز نور مصطفی زاد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جانی که ز نور مصطفی زاد با او تو مگو ز داد و بیداد هرگز ماهی سباحت آموخت آزادی جست سرو آزاد خاری که ز گلبن طرب رست گلزار به روی او شود شاد دورست رواق های شادی از آتش و آب و خاک و از باد زین چار بسیط چون چلیپا ترکیب موحدان برون باد زان سو فلکیست نیک روشن زان سو ملکیست بسته مرصاد کمتر بخشش دو چشم بخشد بینا و حکیم و تیز و استاد با دیده جان چو واپس آیی در عالم آب و گل به ارشاد بینی تو و دیگران نبینند هر سو نوری به رسم میلاد در هر ابری هزار خورشید در هر ویران بهشت آباد تختی بنهی به قصر مردان هم خیمه زنی به بام اوتاد بویی ببری ز شمس تبریز کو را است ملک مطیع و منقاد مولانا بلخی