مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف (د)
غزل شمارهٔ ۶۲۲: جان پیش تو هر ساعت میریزد و میروید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جان پیش تو هر ساعت می ریزد و می روید از بهر یکی جان کس چون با تو سخن گوید هر جا که نهی پایی از خاک بروید سر وز بهر یکی سر کس دست از تو کجا شوید روزی که بپرد جان از لذت بوی تو جان داند و جان داند کز دوست چه می بوید یک دم که خمار تو از مغز شود کمتر صد نوحه برآرد سر هر موی همی موید من خانه تهی کردم کز رخت تو پر دارم می کاهم تا عشقت افزاید و افزوید جانم ز پی عشق شمس الحق تبریزی بی پای چو کشتی ها در بحر همی پوید مولانا بلخی