مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف (د)
غزل شمارهٔ ۵۴۹: آب زنید راه را هین که نگار میرسد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آب زنید راه را هین که نگار می رسد مژده دهید باغ را بوی بهار می رسد راه دهید یار را آن مه ده چهار را کز رخ نوربخش او نور نثار می رسد چاک شدست آسمان غلغله ایست در جهان عنبر و مشک می دمد سنجق یار می رسد رونق باغ می رسد چشم و چراغ می رسد غم به کناره می رود مه به کنار می رسد تیر روانه می رود سوی نشانه می رود ما چه نشسته ایم پس شه ز شکار می رسد باغ سلام می کند سرو قیام می کند سبزه پیاده می رود غنچه سوار می رسد خلوتیان آسمان تا چه شراب می خورند روح خراب و مست شد عقل خمار می رسد چون برسی به کوی ما خامشی است خوی ما زان که ز گفت و گوی ما گرد و غبار می رسد مولانا بلخی