مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف الف تا خ
غزل شمارهٔ ۳۵۹: در این جو دل چو دولاب خرابست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در این جو دل چو دولاب خرابست که هر سویی که گردد پیشش آبست وگر تو پشت سوی آب داری به پیش روت آب اندر شتابست چگونه جان برد سایه ز خورشید که جان او به دست آفتابست اگر سایه کند گردن درازی رخ خورشید آن دم در نقابست زهی خورشید کاین خورشید پیشش چو سیماب از خطر در اضطرابست چو سیماب ست مه بر کف مفلوج بجز یک شب دگر در انسکابست به هر سی شب دو شب جمع ست و لاغر دگر فرقت کشد فرقت عذابست اگر چه زار گردد تازه روی ست ضحوکی عاشقان را خوی و دابست زید خندان بمیرد نیز خندان که سوی بخت خندانش ایابست خمش کن زانک آفات بصیرت همیشه از سؤالست و جوابست مولانا بلخی