مولانا بلخی
مثنوی معنوی دفتر پنجم
بخش ۶۶ - قصهٔ قوم یونس علیهالسلام بیان و برهان آنست کی تضرع و زاری دافع بلای آسمانیست و حق تعالی فاعل مختارست پس تضرع و تعظیم پیش او مفید باشد و فلاسفه گویند فاعل به طبع است و بعلت نه مختار پر تضرع طبع را نگرداند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
قوم یونس را چو پیدا شد بلا ابر پر آتش جدا شد از سما برق می انداخت می سوزید سنگ ابر می غرید رخ می ریخت رنگ جملگان بر بامها بودند شب که پدید آمد ز بالا آن کرب جملگان از بامها زیر آمدند سر برهنه جانب صحرا شدند مادران بچگان برون انداختند تا همه ناله و نفیر افراختند از نماز شام تا وقت سحر خاک می کردند بر سر آن نفر جملگی آوازها بگرفته شد رحم آمد بر سر آن قوم لد بعد نومیدی و آه ناشکفت اندک اندک ابر وا گشتن گرفت قصهٔ یونس درازست و عریض وقت خاکست و حدیث مستفیض چون تضرع را بر حق قدرهاست وآن بها که آنجاست زاری را کجاست هین امید اکنون میان را چست بند خیز ای گرینده و دایم بخند که برابر می نهد شاه مجید اشک را در فضل با خون شهید مولانا بلخی