پوریای ولی
کنز الحقایق
در تحقیق الدنیا سجن المؤمن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چو دنیا مومنان را هست زندان مشو ساکن درین زندان چو رندان چو دانستی که سجن مومنان است کسی کو را نخواهد مومن آنست اگر تو مومنی حب وطن دار برای آن وطن چیزی به دست آر ببین تا از کجایی در حقیقت چو تا آنجا روی اینک طریقت وطن گاه تو گر دنیاست باری دو سه روز آمدی اینجا به کاری اگر دنیا تو را همچون بهشت است یقین دان کافری اینست و زشتست برو مومن شو از خواهی نکوئی که گر مومن شوی دنیا نجوئی بدانی گر شوی عارف در اینجای که در سجنی و داری بند بر پای بکوشی تا ازو یابی نجاتی نجاتی کاندر او باشد حیاتی حیات جان تو از علم و دینست چو دریابی یقین دانی که اینست به سجن اندر کسی شادان نباشد اگر باشد به جز نادان نباشد که گر در سجن میری بی خبروار به سجّینت کشد آنجا نگونسار بکن جهدی و بیرن شو ز زندان به دانائی و بگذارش به نادان نشان مومنان دانسته ای چیست ارادت سوی آن عالم که باقی ست برو جان پدر روئی به ره آر ز فانی بگذر و باقی به دست آر بهشت و دوزخت در توست و با توست چرا بیرون خود می جوئی ای سست پوریای ولی