جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۲۹۱: داغ جفا که برکسان زآتش کین خود نهی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
داغ جفا که برکسان زآتش کین خود نهی کاش به جان عاشق بی دل و دین خود نهی باد زمین به راه تو تارک بندگان که تا هر طرفت فتد گذر پا به زمین خود نهی ای بت آمده ز چین لاف زنان به روی او زود بود کزین خطا روی به چین خود نهی بر سر ره نشسته ام بو که چو مست بگذری پای به سهو بر سر راه نشین خود نهی تاجورا کجا رسد کامت ازان نگین لب گرنه به کفه بها تاج و نگین خود نهی رشح می از لبش دلا شهد شهادت تو بس به که ازان ذخیره ای روز پسین خود نهی قدرشناس گوهرت نیست زمانه جامیا در کف سفله تا به کی در ثمین خود نهی جامی هروی