جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۲۱۶: بیا که فصل بهار است و محتسب معزول
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیا که فصل بهار است و محتسب معزول معاشران به فراغت به کار خود مشغول بیا بیا که صفا در پی صفاست همه حریف ساده و می بی غش و قدح مصقول شراب لعل ز جام بلورکش که به هم دو جوهرند یکی منعقد دگر محلول علم به عالم اطلاق زن ز باده لعل مشو چو فلسفیان قید علت و معلول فقیه و زاهد و عابد نه مرد این کارند ببند بر رخ اینان در خروج و دخول چو از فضایل مردان راه محرومی چه سود بحث که آن فاضل است و این مفضول به جرم توبه ز مستان خجل مشو جامی که پیش اهل کرم هست عذرها مقبول جامی هروی