جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۱۹۰: نگار من که باشد خانه از کوی وفا دورش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نگار من که باشد خانه از کوی وفا دورش نبینم خانه ای در شهر دور از فتنه و شورش جمالش باغ پر میوه ست غوری وش غرضناکان خدایا در پناه خویش دار از غارت غورش گدایی دلق خود داده به می نبود بجز شاهی که کرده دست تجرید از لباس سلطنت عورش شهی کز حشمتش در چشم بودی جم کم از موری کنون در خاک بینی چشمخانه خانه مورش هر آن مسکین مفلس کو ز زر نبود قوی بازو به سیمین ساعد او دست بردن کی رسد زورش مگو بی من به از مرگ است بودن زنده عاشق را که بعد از مردن این افسانه نتوان گفت در گورش درین شهر دو در جامی منه سور طرب کافتد ز سنگ انداز ماتم هر زمان صد رخنه در سورش جامی هروی