جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۱۷۵: من به خون غرق و لب لعل تو در خنده هنوز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
من به خون غرق و لب لعل تو در خنده هنوز زخم کاری و من از تیغ تو شرمنده هنوز چه عجب گر بگدازم همه شب بی تو چوشمع عجب اینست که روز آید و من زنده هنوز بس گرفتار که در راه وفایت شده خاک سرو تو سایه بر آن خاک نیفکنده هنوز نکند گرچه دگر با تو صنوبر دعوی خورد از دست صبا مشت پراکنده هنوز سالک از ژنده صدپاره به جایی نرسد رشته مهر تو نادوخته در ژنده هنوز شاه را خاتم دولت ندهد نقش مراد در نگین حرف تمنای تو ناکنده هنوز جامی آزاد شد از بندگی خلق ولی همچنان هست سگ کوی تو را بنده هنوز جامی هروی